بهتره زیاد راجبش فکر نکنی

توضیح نداره دیگه معلومه

بهتره زیاد راجبش فکر نکنی

توضیح نداره دیگه معلومه

بدون احساس

حالم خوبه
ولی هیچ حسی ندارم ، نسبت به دیروز پشیمونم ، خسته نیستم ولی مثله خسته هام ، روحم خستست
حوصله ی هیچ کسو ندارم جز نتهایی رو
باید یه خونه بگیرم تنهایی زندگی کنم
اونجا فکر کنم
چیزی نشده
ولی من تغییر کردم
حوصله ندارم
یه دوست می خوام
نه واسه لاس زدن
واسه اینکه بشینیم به بدی های این دنیا Fuck بدیم
احسان دوستم بود
دوره از من
واسه این کار بهترین مورد بود
می فهمم چی می گه
الان حوصله ی حرفای مثبتو ندارم
چون خودم پر از اونام
ولی بهشون اعتقاد دارم
فقط الان حوصله ندارم
دنبال کسی هستم که همیشه باهام باشه
ولی الان موقش نیست
توقعم بالاست
نمی تونم کم بخوام
می خوام به زندگی Fuck بدم
اصلا حوصله ی دیدن ریختشو ندارم
بد نمی گذره
بعضی وقتا لهم می کنه
حوصله ندارم
الان یه قهوه سنگین می خوام
الان باید تو کوه باشم
تو یه چادر
با صدای عر عر خروس های کوهی که شبا شر و ور می گن
تنها
صدای طبیعیت باهامه
تنها
تنها
با یه دوست
که قلبمو لمس کنه
من می رم یه روزی از ایران
تا بتونم دروغ نگم
اینجا مجبوری بگی
اینجا آدم کم پیدا می شه
همه وحشین
حیووون
اعصابم خورده
میرم
تو بعد 3 از فازه 2
بالا خره یه روزی بر می گردم
حوصله Love ترکوندنو این جور چیزارو ندارم
با اینکه خیلی بهش نیاز دارم
حالم بهم می خوره
از خر کردن
از همه
الان بهترم
ساعت 1:5 دقیقست
انرژیم زیاده
می خوام درس بخونم
ولی نمی شه
برنامه هام
زندگی
بدی
همه دخترام که فقط به فکر خودشونن
یا به فکر Love تر کوندن
یا به فکر ....................
خاک بر سرشون
من حوصله ندارم
دختر باید مرد باشه
بی خیال
از بس به اینو اون روحیه دادم ریده شوده به روحیه خودم
دلم خستست
از این نگرانم
دوستانه خوبم رفتن
یا از بین - یا از این نزدیکی ها
پس منم باید برم
نظرات 21 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 17 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 01:23 ق.ظ http://3aban.blogsky.com

سلام.

کــــجـــا می خوای بری ؟!

هر جا بری همین گنده !!

عروسک خانوم پنج‌شنبه 17 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 12:25 ب.ظ http://aroosakkhanoom.blogsky.com

سلام
چی شده آخه؟
من ۱ هفته لپ تاپم خراب بود حالا هم هر کار میکنم نمیتونم برم توی ایمیلم
آخه کجایی تو؟
باورت میشه یه چیزیو بگم؟به اون خدای بزرگ و مهربون بالای سر قسم که من ۳ روز پیش داشتم همین حرفو به مامانم میگفتم داشتم میگفتم حالم دیگه از این مردم و ادما بهم میخوره گفتم ترو خدا بیا همه چیزو بفروشیم بریم سوییس زندگی کنیم یا یه جایی که اثری از این کثافتا نباشه باورت میشه که منم خیلی داغون شدم؟ ولی ....
میدونم حوصله نصیحت نداری ولی مقاوم باش مقاوم باش مقاوم باش
چرا در مورد دخترا جمع بستی؟ با کمال اطمینان میگم من اینجوری نیستم و عده معدودی رو هم میشناسم که اینطوری نیستن و عده معدودی هم هستن که اینطوری نیستن و من نمیشناسم ولی اکثرشون همینطورین که تو گفتی نمیدونی توی دانشگاه و حتی بیرون چه قدر حالم ازشون بهم میخوره خدا یا به راه راست هدایتشون کنه یا اینکه نباشن و زمینون به گند نکشن بهتره
نمیدونی چه خوشحال شدم که گفتی روحیه میگیری خیلی خیلی خوشحال شدم ولی فعلا از ناراحتیت خیلی خیلی ناراحتم
من نمیتونم برم تو ایمیلم نمیدونم چرا؟ ولی بیا تو وبلاگم اگه دوست داری من به حرفات گوش میکنم میتونی برای درد دل روی من حساب کنی
منتظرتم

مهسا پنج‌شنبه 17 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 09:46 ب.ظ

میفهمم چی می گی
نه اینکه الکی بخوام همدردی کنم
اگه می خوای این فکرو بکنی اصلا خفه شم بهتره.
ولی احمق دخترا دخترن ...نم تونن مرد باشن. تازه مردا هم مرد نیستن
نگو هستن(خیلی انگشت شمارن).
من که از دوست جماعت خیری ندیدم.الانم هیییییییییچ دوستی ندارم. نداشتن بعضی چیزا ۱ درد ه داشتنش ۱۰۰۰۰۰ درد.
اگه فکر می کنی رفتن راه حل ه ...حتما برو....پشیمونی از انجام یه کار قابل تحمل تر از حسرت انجام ندادنشه...اندازه ی عقلت آش می خوری....مراقب باش.
از کامنتی که برام گذاشته بودی (جدی بود) حدس زدم قاط زدی.

َشقایق جمعه 18 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 02:54 ب.ظ http://shabdar-4par.persianblog.ir

:|

عروسک خانوم جمعه 18 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 04:56 ب.ظ

سلام
حالت که خوبه؟
اشکالی نداره اگه خالی میشی هر چی دلت میخواد بگو ولی فقط حالت خوب باشه
مهم اینه که حالت خوب باشه
برات دعا میکنم از ته دلم
مواظب خودت باش
منتظرتم

عروسک خانوم شنبه 19 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 12:18 ب.ظ

سلام
خدا رو شکر که حالت خوبه و دیگه خالی از احساس نیستی
خیلی خوشحالم
آره به خاطر فشار درس واقعا ادمو له میکنه ولی هر موقع اینطوری میشی به نتیجش فکر کن تفریحو فراموش نکن حتی اگه یه موزیک گوش کردن باشه
به نظر من هنوزم ادمایی هستن که بشه روشو ن حساب کرد
دنیا رو برات شاد شاد و شادی رو برات دنیا دنیا ارزو میکنم
سعی میکنم مرتب بیام و بهت سر بزنم
مواظب خودت باش

نسترن دوشنبه 21 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 11:08 ق.ظ http://www.iran-lopez.blogfa.com

سلام خوبین؟ مرسی از اینکه بهم سر زدین معلومه آدم شوخ و باحالی هستین وبلاگ قشنگی دارین موفق باشی بازم بهم سر بزن خوشحال می شم بای

ژاله دوشنبه 21 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 04:04 ب.ظ http://FERI2FERI64.blogfa.com

سلاااااااااااااام!
یه شونه آروووم می خوای که آروووم سرتو بزاری روشو آروووم بشی؟!!!
یه کسی می خوای که مثه کووووه پشتت باشه؟!
آره راست می گی اینجا همه به هم دروووووغ می گن و از صداقت خبری نیست و این است حرفه رفتن!!:)

مرسی که بهم سر زدی!!!
می تووونیم دوووستای خوووبی واسه هم باشیم:*

یک آدم اینجوری دوشنبه 21 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 04:14 ب.ظ http://yekadameinjoory.blogsky.com

سلام سزار!

من اینجوریم!

یعنی یه دخترم که هیچ چیزم به دخترا نرفته! یعنی یه روحیه دارم که در آن واحد هم می تونم صد نفرو حکم قتل عام شون و امضا کنم و از مردنشون لذت ببرم !
همم نمی تونم مرگ یه مورچه رو تما شا کنم!
یکم که بگذره با روحیاتم بیشتر آشنا می شی...ژولیوس... با اسم ژولیوس بیشتر حال می کنم! خوشحالم که خودت اومدی! چون یکی از شخصیت های تاریخی محبوب من بعد از آدولف(هیتلر) و ناپو(ناپلئون) خودتی!
نه من رنگی رو که اسمش و نمی دونم براش اسم نمی زارم... چون این حق رو ندارم...! این یکی از قوانین وجود منه!

باید رنگ های فوق العاده ای باشن.. چون هر رنگی قدرت این کار و نداره!

از آشنایی باهات خوشبختم ژولیوس!

قربانت یک آدم اینجوری!

یک آدم اینجوری سه‌شنبه 22 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 09:33 ب.ظ http://yekadameinjoory.blogsky.com

سلام
من ترسناک نیستم ...راست می گم... به قیافه ی من می خوره ترسناک باشم؟
دل رحمم نیستم! مگه عصبانیتم و ندیدی که بهم می گی دل رحم؟!

خوشحالم که یکی تو این زمینه باهام یه نظر داره!

خوب به نظم علاقه دارم اما بعضی از قوانین جون می دن برای له شدن زیر دست و پا!!!!

تقریبا .. از آدمایی که سر حرفشونن در واقع خوشم می آد!
اما دلیل خاصی برای دوست داشتن شخصیت های مورد علاقم ندارم!

شاید همشون یه نقطه ی اشتراک داشته باشن...اونم قدرت زیاد و جاه طلبی باشه اما به نظر خودم این یه اتفاق جالبه!
چون من آدمای خوب زیادی هم دوست دارم!

پس خیلی خوشحالم که چشم به راهم نذاشتی!
ولی باور کن من بیشتر از آشناییت خوشحالم!

خوشحالم که یکی تو این موضوع هم درکم کرد!
مطمئن باش چون می دونستم دوست خوبی هستی اومدم پیشت... پس میبینی که شخصیت خودت من و جذب کرد!


قربانت یک آدم اینجوری!

عروسک خانوم چهارشنبه 23 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 07:04 ب.ظ http://aroosakkhanoom.blogsky.com

به به سلام آقا مسعود گل
خوبی؟
یه دنیا ممنون مرسی مرسی مرسی مرسی
دیگه دارم داغون میشم دارم له میشم خودت میتونی درک کنی خودتم داری تجربه میکنی به خاطر همین یه ذره ( فقط یه ذره ) دی: کم پیدا شدم .
راستی وقتی میرم تو یاهو روی میل کلیک میکنم پیغام security alert میده
نمیدونم چ کار کنم ؟ ( چ رو باتشدید و با لهجه چهارشنبه بخون ) دی:
دستت درد نکنه گل پسر
اگه بدونی هر شب چه قدر آقا پیشول رو ناز میکنم ( دی: ) به جای تو هم ناز میکنم
مواظب خودت باش خوب؟
خیلی گلی

عروسک خانوم پنج‌شنبه 24 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 06:07 ب.ظ http://aroosakkhanoom.blogsky.com

سلام گل پسر
چطوری؟خوبی؟
بذار آقا پیشول بیاد حسابی میچلو نمش دی:
میدونم تعارف نکردی دستت درد نکنه راضی به زحمت شما نیستم آقا مسعود گل
این پیغامی که این زیر نوشتم رو میده :
security alert
you are about to view pages over a secure connection

any information you exchange with this site cannot be viewed by anyone else on the web

یک آدم اینجوری جمعه 25 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 01:19 ب.ظ http://yekadameinjoory.blogsky.com

سلام ژولیوس!

احساس می کنم آپ کردم!

اگه دوست داشتی بیا خوشحالم می کنی!

قربانت یک آدم اینجوری!

مانا جمعه 25 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 02:17 ب.ظ http://paeeztalaei.persainblog.ir/

خب اینم افکار پریشان توهه1یعنی اینم یه جورشه)
ادمهایی که میخوای تو این دنیا پیدا نمیشی
(بهتره زیاد راجبشون فکر نکنی)
موفق باشی

ژاله شنبه 26 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 04:56 ب.ظ

سزار کجاییی پس؟؟؟
اپم

عروسک خانوم شنبه 26 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 05:06 ب.ظ http://aroosakkhanoom.blogsky.com

سلاممممممممممممممممم آقامسعود گل گلاب
خوبی؟
در پاسخ به سوالات جنابعالی باید عرض کنم که :
۱- توی صفحه اول یاهو وقتی رو mail کلیک میکنم این پیغامو میده.
۲-فعلا با دیال اپ وصل میشم مثلا قرار بوده از اول تابستون (خیر سرم دی:)برم adsl بگیرم اصلا به من چه؟تقصیر من نیست وقت نکردم برم دی:
۳-نمیدونم منظور از مستقیم وصل میشم یا باشبکه چیه؟ ( عکس اون شکلکه که کلشو میخارونه دی: )
۴-ویندوزمو عوضش کردن از حدود ۲ هفته پیش چون ویندوز بالا نمی اومد بردم نمایندگیش و دوباره ویندوز نصب کردن از همون موقع هم این پیغامو میده (فکر کنم دی: ) نه نه مطمئنم دی:
۵ـ این پیغام که میاد سر یش بازی در میاره هیچ جوری هم رضایت نمیده من میبندمش دوباره که رو mailکلیک میکنم مثل کنه میاد رو صفحه دی:

یه د نیا ممنون از لطفت
مرسی
راستی آقا پیشول اینجا لم داده و سلام مخصوص میرسونه
راستی میشه خواهش کنم جمله ششمی از پایین (آخرین پست) رو پاک کنی؟ البته هر طور صلاح میدونی وبلاگ خودته منم نباید فضولی کنم چون میبینم انقدر آقایی بهت گفتم
مواظب خودت باش

عروسک خانوم شنبه 26 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 05:42 ب.ظ

سلام
میخواستم بگم اون قسمت آخر نظر قبلیم رو نادیده بگیر
من فقط فکر کردم اگر اون جمله نباشه خیلی بهتره همین

یک آدم اینجوری یکشنبه 27 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 04:39 ب.ظ http://yekadameinjoory.blogsky.com

سلام ژولیوس!

آره از صلح همراه با دیکتاتوری خودم خوشم می آد!

یه چیزی و می دونی؟
همیشه وقتی ۴-۵ سالم بود به این فکر می کردم که اگه من خدا بودم دنیا چجوری می شد!

خوشحالم که از این باز دید خوشت اومده!!

قربانت یک آدم اینجوری!

یک آدم اینجوری دوشنبه 28 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 03:38 ب.ظ http://yekadameinjoory.blogsky.com

سلام ژولیوس!

عالی!تو چه طوری؟

منم از خوشحالی تو که ناشی از خوشحالی من از خوشحال تو از نوشته هامه خوشحالم!!

اگه خدا بودم خیلی چیزا فرق می کرد!

اونوقت آسمون و سبز می کردم و خورشید و قرمز! بادمجونم رنگش و به فیروزه ای تغییر می دادم! در یا هارو نارنجی می کردم و گل ها رز رو آبی! و چندتا تغییر جزئی از این قبیل! مثل سرخابی کردن شب!

و اینکه هروقت کسی دروغ می گفت دردم احتراق آنی می کردمش!!!
اگه غیبت می کرد تا ۳ روز لال می شد!

و چند تا قانون درست و حسابی از این قبیل!

برای تنبیه آدمای چقل هم از پتک توی سرشون زدن استفاده می کردم!

برای دوستایی که هم دیگه رو خیلی دوست دارن و مواظب هم دیگه بودن هم یه جای فوق العاده در نظر می گرفتم!

برای مامان باباهای خوب هم(مثل مامان خانومی و آقا بابایی خودم!) یه کار خوب می کردم!( روش بیشتر فکر می کنم!)

فقط وعده ی حوری ها رو نمی دادم!
بلکه عملی این وعده ها رو اجرا می کردم!!
یعنی هر پسری که خوب بود و باش یه حوری نازل می کردم! در جا!

خوب خیلی تحولات اساسی رخ می داد اگه من خدا بودم!

اونوقت و قتی یه بنده سوالی ازم می پسید که خیلی براش مهم بود اونوقت خودم شخصا جوابش و می دادم!

با شیطونم صحبت می کردم! و با یه گفت و گوی متمدنانه! باهم کنار می اومدیم و اختلاف ها رو کنار می ذاشتیم! (شاید به اونم سه چهارتا حوری باحال می دادم!)
آها با آدولف(هیتلر خودمون!!) هم صحبت می کردم و مانع از انجام چند تا کار کوچولوش می شدم!
شاید کاری می کردم که ناپلئونم با دزیره ازدواج کنه!

و خلاصه ی زدم لیلیو مجنونم از بین می بردم!
یعنی چی برای جوونای مردم بد آموزی دارن!

خیل کارای دیگه هم انجام می دادم که در این مقوله نمی گنجد!

اما من زودی تر لینکیدمت! با اسم وبلاگت!

قربانت یک آدم اینجوری

ژاله چهارشنبه 30 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 12:30 ب.ظ

گل

حمید جمعه 24 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 03:23 ب.ظ

شدیدا باهات موافقم ....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد